حالم خوب نیست

این روزها نه تنها حال من، بلکه حال جهان نیز خوب نیست!
حس میکنم در متلاطم ترین، و طوفانی ترین قسمت دریای زندگی ام در حال غرق شدنم، و هیچ کاری برای نجات خودم و جهان از دستم بر نمی آید...
حس میکنم در مخروبه ایی نشسته، و به ویرانه های رویاهایم زل زده ام، بغضی عمیق گلویم را میفشارد، قلبم از تپیدن خسته شده و گوشه‌ی سمت چپ بدنم منتظر ایستادن...
گویا جهان در حال فروپاشی بوده، و من لبه پرتگاه زندگی ایستاده ام، و به حال جهانیان با چشمانی خیس نگاه میکنم، گوشه ایی مادری در سوگ فرزندش شال ماتم بر سرش کرده، و گوشه ایی دیگر پدری روبروی عکس دخترش زیر لب زمزمه میکند: جان پدر کجاستی...
و یک جهان با او هم صدا میشوند و همگی میگویند: جان پدر کجاستی...
گوشه ایی دیگر عده ایی زیر دستگاه تنفس به سختی نفس کشیده و این ویروس لعنتی باری دیگر ، لبخند را از روی لب هایشان محو میکند...
این روزها، حاله عجیبی از غم ها دنیای شاد دخترانه ام را فرا گرفته، و غبار خاکستری رنگ، جایش را به صورتی و بنفش های زندگی ام داده است!
این روزها اصلا روزهای قشنگی نیست، اما همچنان نور الهی در دلم جاریست، و صدایی میگوید: قوی بمان و تسلیم نشو، که مقاوت کن، روزهای ابری خواهند رفت، و سر انجام روزی، آفتابِ امید در سرزمین ما نیز طلوع خواهد کرد،
بیایید برای همدیگر دعا کنیم، من هم برای شما آرزوهای قشنگی میکنم، و شما نیز برایم دعا کنید.
برایم دعا کنید تا بتوانم بلند شوم محکم تر و قوی تر از قبل گام بردارم ؛ راه ِ خیر و درست  را پیدا کنم 
و از این ویرانه ها ، بنای موفقیت بسازم!
میدانم خدایی هست که لطف و رحمت اش را از ما دریغ نخواهد کرد!

#فاطمه_مهماندوست